تبادل لینک شده ها موبایل شاپینگ فروشگاه اتختصاصی موبایل
سلام ، من حسن رفیق ۲۰ ساله صاحب وبلاک،بودم اما متاسفانه الان به خاطر اینکه من از اعتمادش سوء استفاده کردم تحویل نمی گیره حتی بعد چند روز دیروز رفتم در خونشون که ببینمش و ۳ میلیون بدهی که بهش داشتم رو بهش بدم اول گفته بود که بگن نیستش اما چون به پدرش گفتم قبول کرد ببینتم وقتی ازش پرسیدم که چرا بامن این کارو میکنه گفت تو با اون کاری که کردی پاک آبروی منو بردی وکسی که با شنیدن صدای گرمش و یا حتی با دیدن از فاصله خیلی دور به آرامش می رسیدم رو ازم گرفتی حالا اومدی بگی چی؟ اومدی پولمو بدی پول به چه دردم میخوره؟ منی که همیشه بهش میگفتم دلت از سنگه یا اصلا دل نداری چون تو دانشگاه اون همه تحویلش میگرفتن انگار نه انگار و میگفت دلم خیلی هم لطیفه اما دلبری پیدا نکرده، فهمیدم که دلبرشو پیدا کرده ویک دل که نه صد دل عاشقش شده به همین دلیل ازش اجازه خواستم که این مطلبو بنویسم تا شاید به مقصود دلش برسه من که از دست دادمش اما اگر براتون امکانش وجود داره بهش یه فرصت بدین چون به نظر من ارزششو داره به پاتون می افتم از این پریشانی نجاتش بدین اصلا تو حال خودش نیست به گفته یداداشش خوابو خوراک نداره شب ها به زور آرام بخش ۲- ۳ ساعت می خوابه و آدمی که تو ۱۶- ۱۷ سال سابقه کارش ۱ روزم غیبت نداشته تو این ماه ۱۰ روز سر کار نرفته تو رو خدا اگه می تونید یه کاری براش بکنید بهش گفتم چرا نمی ری ببینیش می دونی چی گفت ؟ گفت درسته من با دیدنش آرامش می گیرم اما راضی نیستم بخاطر آرامش خودم آرامش اونو به هم بزنم به نظرت ارزش فرصت دادنو نداره ؟!!! تازه فهمیدم موقعی که می خواستم ماشینمو که عروسک بود بفروشم ( 4میلیون پول لازم داشتم) وگرنه عمرا میفروختم گفتش 3میلیون الان می دمکارتو راه بنداز اما هروقت گفتم ماشینو بفروش به من گفتم برای داداشت می خوای گفت نه اما برای کسی میخوام که خاطرش برام خیلی عزیزه .... تا اینکه پریشب بهم گفت اگه می خوای میتونی بفروشیش ![]() نظرات شما عزیزان:
|
|||
امار و ارقام
ورود به سایت
آخرین مطالب
بازدید دیروز : 6 بازدید هفته : 8 بازدید ماه : 10 بازدید کل : 63646 تعداد مطالب : 148 تعداد نظرات : 0 تعداد آنلاین : 1
|
|||
![]() |